سفر به ایران قدیم؛ خاطرات ثریا و خانوم، قطبزاده، جاهطلبی رزمآرا و... (+عکس)
تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۹۲۸۱۰۸
با قاب تاریخ به ایران قدیم سفر و یادی از گذشته می کنیم. در تهیه این مجموعه، از تصاویر کمتر دیده شدهای استفاده شده که تماشای آنها خالی از لطف نیست.
قاب مشاهیر 1به گزارش هفت صبح، قسمتهایی از کتاب کاخ تنهایی، خاطرات ثریا اسفندیاری (قسمت 63)؛ در دربار، میبینم در راهروها زمزمه میکنند، عدهای مواظب مناند و به برآمدگی شکم من چشم میدوزند، حساب میکنند، با نگاه اندازه میگیرند و ارزیابی میکنند و سر تکان میدهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محمدرضا خوشحال و خندان است. باید فرزندی را که او آنقدر در آرزویش است به او بدهم... خود من هم خواهان این جانشین هستم. در انتظار فرزند خودم، فرزندان من، اینهایی هستند که هر روز باید در بیمارستانها از چنگال مرگ نجاتشان دهم. سوای ریاستعالیه «ساناتوریوم» دولتی و سازمان حمایت مادران و کودکان، محمدرضا در غیبت خواهرانش، نظارت «شیر و خورشید سرخ» را که پرنسس شمس ریاست آن را دارد و نیز نظارت در«سازمان امور اجتماعی شاهنشاهی» را که ریاستش با پرنسس اشرف است، به من واگذار میکند.
وظایفی دارم مشکل؛ در تهران تنها یک ساناتوریوم وجود دارد که در آن حتی یک اتاق عمل جراحی نیست. بیمارستانی برای مادران فرزندانشان در نظر گرفته شد که تأسیس گردد. در پنج سال پیش، پیریزی چنین بیمارستانی انجام گرفت.
اما به علت کمبود بودجه کار ساختمانیاش ادامه نیافت... پرورشگاهی را بدون خبر بازدید میکنم و کودکانی را میبینم که سراسر بدنشان را کپره و دمل پوشانده و در سرمای سخت زمستان وسیله گرم شدن ندارند. خواستار بررسی دفتر ثبتنام میشوم و با وحشت میبینم که بسیاری از دختران و پسران کوچک که نامشان ثبت است، دیگر در حیات نیستند. میزان مرگ و میر این مردهشویخانه خردسالان را خیلی بیشتر از یک خانه سالمندان میبینم. مجبورم اعتباری مالی از وزارت بهداری بخواهم.
اما نهتنها به فقدان پول برمیخورم، بلکه کافی نبودن پرسنل کارآمد، خود مسئلهای است. درآمد حاصل از فروش تمبر مبارزه با سل در خیابانها هم توانایی تأمین هزینه اتمام ساختمان یک بیمارستان و استخدام پزشکان متخصص را ندارد.
اندیشهای در من قوت میگیرد: چرا از این خانمهای بیکار «طبقه بالا»، که فقط برای صرف چای به نزد من میآیند کمک نخواهم؟ 30نفر از اینان را به اختصاصی دعوت میکنم. بعد از آنکه چایشان را صرف کردند، مشکل را با ایشان در میان میگذارم:«خانمهای عزیز، میبینید زمستان است و سرما سخت، بسیاری از سالخوردگان و خردسالان نیاز به زغال و لباس گرم دارند. باید کاری برایشان انجام دهیم...» ادامه دارد...
قاب مشاهیر 2صادق قطبزاده در لباس وزیر امور خارجه؛ قطبزاده یکی از مخالفان رژیم شاه بود که فعالیتهای بسیاری در این راستا از جمله در خارج از کشور انجام داد. قطبزاده پس از پیروزی انقلاب سمتهای مختلفی از جمله وزیر امورخارجه، رئیس سازمان صدا و سیما و کاندیدای ریاستجمهوری را تجربه کرد. قطبزاده در این تصویر که در تاریخ ۲۵ بهمن ۱۳۵۹ در کاخ اورسی فرانسه ثبت شده است، با ژان فرانسوا پونسه، وزیر امورخارجه فرانسه در آن دوره، دیدار میکند.
قاب تاریخ 1۳ گلوله و پایان آرزوهای مردی که میخواست سلطان باشد؛ نامش در سطور مربوط به تاریخ معاصر ایران با نهضت ملی شدن صنعتنفت گره خورده است. آنجا که او در مقام نخستوزیر سخت مخالف این نهضت بود، زیرا هموطنان خود را برای استخراج نفتشان فاقد توانایی لازم میدید اما در چشم سیاسیون و رجال زمان خویش واجد یک صفت بارز دیگر نیز بود: «جاهطلبی» بیحد و حصر!
٧٣ سال پیش در چنین روزهایی، برابر ١٦ اسفند ١٣٢٩، سپهبد حاجعلی رزمآرا، نخستوزیر وقت ایران که برای شرکت در مراسم ختم آیتالله فیض وارد مسجد شاه تهران شده بود، توسط خلیل طهماسبی از اعضای فدائیان اسلام هدف سوءقصد قرار گرفت و با شلیک سه گلوله به قتل رسید. رزمآرا سرسختترین مخالف ملی شدن صنعتنفت ایران بود و این جمله معروف که در جلسهای خصوصی بیان شده از اوست که: «ما لیاقت لولهنگسازی (آفتابه) هم نداریم. 50 سال است که آن را میسازیم ولی ترقی نکردهایم، بعد چطور میتوانیم خودمان صنعتنفت را اداره کنیم؟»
رزمآرا سرسختترین مخالف ملی شدن صنعتنفت ایران بود و به استناد جملات ابتدایی همین متن - که در جلسهای خصوصی با نمایندگان مجلس به زبان آورده بود - عقیده داشت ایرانیها توان فنی اداره صنعتنفت را ندارند، پس باید در مذاکره با انگلستان، برای افزایش سهم ایران از سود فروش نفت، چانه بزنیم. او درواقع از موافقان تمدید قرارداد گس – گلشائیان بود که امتیاز بهرهبرداری از منابع نفت ایران را به انگلستان میداد.
قاب نوستالژیبرفبازی در شهرک اکباتان - بهمن 1379. عکس از بهروز مهری.
قاب تاریخ 2داستان زندگی خانوم، زنی از خاندان قاجار، نوه مظفرالدینشاه و خواهرزاده محمدعلی شاه (قسمت 30)؛ اولین باری که سکوت شکسته شد، وقتی بود که خانم سلطان از خانه ما رفت. نزهت برای او خانهای خریده بود و آن زن دلشکسته که نتوانست از محل دفن فرزند خود باخبر شود، در سکوت و آرامشی درد میکشید که برای دیگران عذابآور بود. اما چرا نزهت از زیر این بار قد راست نمیکرد.اول باورم شد که ابراهیم را دوست داشته و عشق به آن معشوق جانباخته است که چنین ملتهبش میکند.
اما بالاخره دریافتم چیزی از جنس محبت بین او و ابراهیم جاری نبوده است.روزی پشت در پنجدری جملهای سرجا میخکوبم کرد. مادر میگفت تقصیر تو نبود، اگر ما هم حرفی نمیزدیم، اینها را میکشتند، مگر آن بقیه که حلقآویز شدند همگی را تو گفته بودی. نزهت با خشم میگفت خواهر چرا خودت را گول میزنی، اگر من آن شب اسم ابراهیم را نیاورده بودم او الآن زنده بود. مادر میلرزید، تو چرا خودت را سرزنش میکنی، کس دیگری او را از صف بیرون کشید و حلقآویز کرد...
آن کس که ابراهیم را از صف بیرون کشید و حلقآویز کرد، جز پدرم چه کسی میتوانست باشد. فقط به این جرم که نزهت گفته بود میخواهد زن او بشود. نزهت برایم گفت که خان او را میخواهد و تا به حال چند باری برایش پیغام فرستاده و از شاه هم حکم سرپرستی اموالش را گرفته. شاه با ازدواج نزهت و پدرم موافقت کرده است.پس آن همدستیهایی که پدرم با نزهت میکرد وقت رد کردن خواستگاران، علت دیگری داشت... حالا میفهمیدم چه عذابی میکشید.
نزهت، از دست وجدان خود با خود میگفت که اگر برای خلاص شدن از تحکمهای شاه و پدرم، آن روز اسم از ابراهیم نمیبرد، حالا آن جوان زنده بود. میدانستم که او به چنین خفتی تن نمیدهد. او که این همه درباره حق نسوان حرف میزد و زنها را به جهت آنکه در حرمسراها اسیر زر و زیور شدهاند سرزنش میکرد، حاضر نبود تن به چنین سرنوشتی بدهد.
نزهت وقتی گفت مانع شرعی وجود دارد، به خیال خودش خواست مرا آرام کند. گرچه نمیدانستم در دین ما یک مرد، در یک زمان نمیتواند دو خواهر را به زنی بگیرد ولی دانستن این موضوع، ابعاد تازهای از فاجعه را پیش چشمم باز کرد. برای پدرم، گذشتن از مادر اهمیتی نداشت. پدرم به ثروت مادر نیازمند بود و بدون آن میبایست از بسیار چیزها چشم بپوشد.
کانال عصر ایران در تلگراممنبع: عصر ایران
کلیدواژه: ایران قدیم عکس صنعت نفت قطب زاده رزم آرا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۲۸۱۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انجام ۲۰ دقیقه بازی تتریس می تواند از ابتلا به اختلال اضطراب پس از حادثه جلوگیری کند
یک مطالعه نشان داده که انجام بازی تتریس پس از تجربه یک رویداد آسیبزا و تروماتیک می تواند به کاهش خطر ابتلا به اختلال اضطراب پس از حادثه یا PTSD کمک کند.
به گزارش روزیاتو، این بازی ویدیویی محبوب به کاهش احتمال بروز فلاشبک و یادآوری های ناشی از اختلال اضطراب پس از حادثه بعد از تجربه یک رویداد آسیبزا کمک می کند.
به گفته محققان، این بازی ممکن است به جلوگیری از یادآوری خاطراتی از مناظر و صداهایی که فرد در آن زمان شاهد آن ها بوده، کمک کند.
تحقیقات دیگری نشان داده که انجام این بازی تنها به مدت ۲۰ دقیقه میتواند منجر به ایجاد تغییرات در مادرانی شود که تا هفت سال مشکلات مربوط به زایمان داشتهاند.
دکتر کاترین دیپروز از دانشگاه آکسفورد که روی اولین پژوهش کار می کرد، گفته است:
ما می دانیم که یک دوره حداکثر شش ساعته وجود دارد که در آن می توان انواع خاصی از خاطرات که در ذهن انسان ثبت می شوند را تحت تاثیر قرار داد.
ما نشان دادهایم که انجام بازی «تتریس» توسط داوطلبان سالم در این پنجره زمانی میتواند خاطرات فلاشبک را بدون از بین بردن توانایی درک رویداد کاهش دهد.
PTSD یک اختلال اضطرابی است که بر اثر تجربه رویدادهای بسیار استرسزا، ترسناک یا ناراحتکننده ایجاد شده و می تواند منجر به کابوس، یادآوری مکرر خاطرات حادثه و احساس انزوا شود.
علل بروز PTSD می تواند از تصادفات جاده ای جدی گرفته تا حملات خشونتآمیز، مشکلات سلامتی یا مسائل مربوط به زایمان متغیر باشد.
راهکارهای درمانی اختلال اضطراب پس از حادثه شامل درمانهای گفتاری، مانند درمان شناختی رفتاری و مصرف داروهای ضد افسردگی مانند پاروکستین یا سرترالین هستند.
اولین مطالعه که در مجله PLOS One منتشر شده، به بررسی این موضوع پرداخته که بازی تتریس (یکی از محبوب ترین بازیهای ویدیویی در تمام دوران) چه تاثیری بر احتمال ابتلا به این اختلال دارد.
محققان فیلمی را به ۴۰ داوطلب سالم نشان دادند که شامل تصاویر آسیبزا و ناراحتکننده از جمله تبلیغاتی بود که خطرات رانندگی در حالت مستی را برجسته می کرد.
پس از ۳۰ دقیقه انتظار، ۲۰ نفر از داوطلبان به مدت ۱۰ دقیقه تتریس بازی کردند؛ در حالی که نیم دیگری از شرکتکنندگان هیچ کاری انجام ندادند.
آنهایی که این بازی را انجام داده بودند، در هفته بعد به طور قابل توجهی فلاشبکهای کمتری به فیلم را تجربه کردند.
دکتر امیلی هولمز از دانشگاه آکسفورد گفته است:
ما میخواستیم راهی برای کاهش فلاشبکها و یادآوری خاطرات منفی ناشی از تروما پیدا کنیم.
تتریس ممکن است با رقابت بر سر منابع مغز برای اطلاعات حسی اثربخش باشد.
ما معتقدیم که این بازی به طور خاص با روشی که خاطرات حسی در دوره پس از تروما ایجاد میشوند تداخل دارد و به همین خاطر تعداد فلاشبکهایی که پس از آن تجربه میشوند را کاهش میدهد.
مطالعه دوم که در مجله اختلالات عاطفی منتشر شده، به این موضوع پرداخته که چگونه میتوان از این بازی برای درمان مادران سالها پس از زایمان تروماتیک و آسیبزا استفاده کرد.
محققان علائم PTSD را در ۱۸ زن مبتلا به این بیماری بین ۷ ماه تا ۶.۹ سال پس از تولد ردیابی کردند.
به این زنان «نشانه های یادآوری» مانند بازگشت به بخش زایمان داده شده و از آنها خواسته شد ۱۵ روز بعد تتریس بازی کنند.
محققان علائم PTSD آنها را در تمام طول مدت اندازهگیری کردند و دریافتند که پس از درخواست از آنها برای انجام بازی، این علائم حدوداً نصف شدهاند.
کانال عصر ایران در تلگرام